غم و اندوه چه تفاوتي با افسردگي دارد؟

به گزارش بهداشت نيوز، از واژه هاي مختلفي مي توان در رابطه با غم و اندوه استفاده كرد، واژه هايي مانند آزار، ترس، دلشكستگي، صدمه ،غمگيني، افسردگي، نااميدي، احساس تنهايي، اضطراب، ناراحتي و غيره. تمام اين احساسات پاسخي به وضعيت منفي دروني فرد هستند.

ناراحتي نيز اغلب نتيجه ي احساسات ديگري مانند خشم، استرس، گناه، غم، اضطراب، و يا نااميدي مي باشد. گاهي هم ممكن است حسي آنقدر قوي باشد كه شما متوجه آن هم نشويد. حس غم و اندوه را چگونه متوجه مي شويد؟ در اين حالت ممكن است از نظر جسمي نيز تحت تاثير قرار بگيريد مثلاً دچار معده درد و سردرد شويد و يا اينكه قادر به بخوابيدن نباشيد و اندوه شايد احساس هاي منفي دروني تان را نيز تحت تاثير قرار دهد مثلاً احساس خستگي و نااميدي مي كنيد و يا منزوي مي شويد.

اما تشخيص غم و اندوه و تشخيص اينكه غمگين هستيد يا نه نيز نشان از سلامتي پايدار شما دارد. ناراحتي ممكن است دلايل بسياري داشته باشد، زندگي مملو از موقعيت‌هايي است كه ممكن است شخص را ناراحت كنند:

مشكلات در خانه (مثلا خشونت يا دعواي خانوادگي)
مشكلاتي كه در مدرسه يا سركار پيش مي‌آيد و يا فشارهايي كه از آنجا به فرد وارد مي شود.
اجاره نشيني
از دست دادن يك دوست
بيمار بودن يا مراقبت از بيمار
تغييرات شيميايي در بدن) بعد از استفاده از دارو)
تغيير در انديشه هاي خود ( به عنوان مثال ،ايجاد تفكري نامناسب مانند خود درگيري مطلع شدن در مورد برخي موضوعات جاري).
هنگامي كه با اين شرايط مواجه مي شويد، ممكن است در مورد احساس غم و اندوه خود نگران شويد، و اين كار هم مي‌تواند حال شما را بدتر كند.

تفاوت غم و اندوه با افسردگي
غمگيني به اين معنا نيست كه دچار افسردگي شده ايد. اما اگر خلق و خوي فرد در روند زندگي و عملكردش تأثير منفي داشته باشيد ممكن است دچار افسردگي نيز شده باشد.

تفاوت هاي اصلي بين غمگيني و افسردگي باليني مربوط به علت تغيير خلق و خو و مدت زماني است كه اين روند ادامه دارد. اگر اين احساس به اتفاقي كه اخيرا رخ داده مربوط است، مانند: شكست در يك رابطه، احتمالاً احساس غم و اندوه مي كنيد.

اما اگر اين اتفاق مربوط به چند ماه پيش بوده و هنوز همان حالت ها را داريد احتمالا دچار افسردگي شده باشيد و بهتر است به روانپزشك مراجعه كنيد.

در اينجا تفاوت غم و اندوه با افسردگي را بررسي مي كنيم:
غم و اندوه:

بخش جدايي ناپذيري از زندگي شما مي باشد اما پايدار نيست.
واكنشي نسبت به ناراحتي است اما ايجاد نگراني نمي كند.
ناراحتي به وسيله خنده و رضايت سنجيده مي‌شود، وقتي فرد شاد نباشد، دچار ناراحتي خفيف است.
حسي است كه افكار منفي به دنبال دارد اما معمولاً شامل خودكشي نمي شود.
افسردگي:

حساسيت  طولاني مدت ( بيش از دو هفته) و ناراحتي شديد و علايم ديگر. اين علايم ممكن است شامل بي خوابي، كم انرژي بودن، مشكلات تمركز، بدبيني ، نااميدي، افكار خودكشي و مسائل مربوط به اشتها باشند.
علل پيچيده اي دارد كه ممكن است شامل اجزاي ژنتيكي و بيولوژيكي باشد. ممكن است فرد آسيب ببيند يا دچار تنش رواني شود كه باعث تغيير قابل توجه اي در وزن و يا اختلال در خواب فرد مي شود.
از نظر رواني دردناك است و مي تواند زندگي را تغيير دهد.
وقتي فرد به روانشناس مراجعه كند سوالاتي در اختيارش قرار داده مي شود كه مشخص مي كند، فر دچار افسردگي شده يا خير.
به خاطر داشته باشيد كه…

هر كسي ممكن است غمگين شود.
ناراحتي به اين معنا نيست كه فرد دچار افسردگي شده است.
اگر بيش از دو هفته حالت ناراحتي و غمگيني ادامه پيدا كند و فرد ديگر علاقه‌اي به انجام كارهاي روزانه خود نداشته باشد، در اين صورت بايد نگران شود و به روانشناس مراجعه كند.